فروپاشی لیبرالدموکراسی (از نئولیبرالیسم به سوی نئوفاشیسم نقد فلسفهی سیاسی نئولیبرالیسم)
فروپاشی لیبرالدموکراسی (از نئولیبرالیسم به سوی نئوفاشیسم نقد فلسفهی سیاسی نئولیبرالیسم)
نویسنده: وندی براون، جیسون هیکل و ...
مترجم: مسعود امیدی
ناشر: گل‌آذین
قطع: رقعی
پیامدهای نئولیبرالیسم در حوزه‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اخلاقی به مراتب گسترده‌تر، عمیق‌تر و زیان‌بارتر از حوزۀ اقتصادی بوده و با ترویج فردگرایی، سودجویی افسارگسیخته، تضعیف و تخریب روحیۀ همكاری و مشاركت و جمع‌گرایی، ترویج ارزش‌های فرهنگی ضداجتماعی و فروكاستن ارزش‌های اخلاقی به اموری حسابگرانه و عقلایی و مرتبط با هزینه و منفعت در سطوح جهانی، اینك به برآمد نئوفاشیسم و فرسایش، تخریب و نابودی نهادهای دموكراتیک انجامیده است. اگر در قرن بیستم فاشیسم با پایگاه بورژوازی ملّی به‌عنوان چهرۀ وحشی و ضد انسانی سرمایه‌داری به ویرانی و تخریب زیرساخت‌های اقتصادی و ارزش‌های جامعۀ انسانی در گسترۀ وسیعی از جهان و برجای‌گذاشتن تلفات انسانی در ابعادی وحشتناک با حدود ۱۰۰ میلیون مجروح و ۴۷ میلیون کشته انجامید، اینک با پیدایش شرکت‌های چندملیتی و در واقع شرکت‌ـ‌دولت‌ها شاهد ظهور نئوفاشیسم هستیم. رویدادهای مختلف در نقاط مختلف جهان نشان می‌دهند كه نئوفاشیسم نه یك خطر بالقوه، بلكه یك تهدید واقعی و بالفعل است. ازاین‌رو، می‌توان و باید به این نکته اندیشید که با گسترش روزافزون نئوفاشیسم و فناوری‌های بسیار پیشرفته و ویرانگر مورد استفاده در سیستم‌ها و تسلیحات نظامی امروز، در صورت شکل‌گیری جنگی در ابعاد جهانی، که ظهور نئوفاشیسم احتمال آن را تقویت کرده است، چه چیزی ممکن است از بشریت و زیست‌کره پس از آن باقی بماند؟!
