نویسنده: ویکتور فرانکل
مترجم: علیرضا ارجاع
ناشر: شمشاد
قطع: رقعی
اندیشهای در ذهنم نشست، برای اولین بار در زندگی حقیقتی را دریافتم که شاعران بسیاری آن را به شعر درآوردهاند و اندیشمندان بسیاری آن را غایت فرزانگی نامیدهاند. آن حقیقت این است که عشق والاترین هدفی است که انسان در جستوجوی آن است؛ آنجا بود که معنای بزرگترین رازی که اشعار، افکار و اعتقادات بشری سعی بر آشکارساختن آن را دارند را متوجه شدم: رستگاری بشر در راه عشق و در خود عشق است. درک کردم چطور میشود انسانی که دیگر هیچ چیزی در دنیا برایش باقی نمانده هنوز هم به خوشی بیندیشد و حتی برای یک لحظه هم که شده در اندیشۀ معشوقش غرق شود. «فرشتهها در اندیشۀ ابدی یک شکوهِ بیپایان غرقاند.»