نویسنده: هانا آرنت
مترجم: مهدی تدینی
ناشر: کتاب پارسه
قطع: رقعی
آرنت، که روایت خود از حاکمیت توتالیتر را از شرح یهودیستیزی شروع کرده بود، در این مجلد به «امپریالیسم» میرسد. توتالیتاریسم یکشبه از زهدان تاریخ زاده نشد، بلکه میتوان ریشههای آن را در پدیدههای پیشاتوتالیتر جستوجو و دنبال کرد. آرنت در زیر عنوان کلی «امپریالیسم» همین پیشینه را میکاود ـاز اتحاد عوام و الیت تا نژادباوری اشراف، از صدور سرمایۀ کاپیتالیستی تا آیین اژدهاکشی مأموران گمنام، از هزارتوی بوروکراتیک کافکایی تا ولع امپریالیستی برای بلعیدن دنیا از دماغۀ امید نیک تا هندـ مسئله، کشف قوانین تاریخ یا طبیعت بود. عصر امپریالیسم، عصر پیدایش خرافهای است که گمان میکرد اگر کسی بتواند قوانین جاودان دنیا را کشف کند، آسودهخاطر میتواند قایق خود را به جریان ابدی تاریخ بسپرد. آرنت از این باریکه، راه دور ما را به دروازۀ عصر توتالیتاریسم میرساند.